در حرفهی معاملهگری، تریگر یا ماشهی معامله آخرین شرطی است که یک معاملهگر برای ورود به معامله آن را در نظر میگیرد. تریگر (Trigger) در لغت به معنی ماشه است. در این مقاله قصد داریم مفهوم تریگر در معامله را به روشنی بیان کنیم. از این رو بجای توضیحات تئوری قصد داریم یک استراتژی معاملاتی را توضیح دهیم و خودمان را در شرایط لایو بازار فرض کنیم. در این صورت ضمن بیان شروط ورود به معامله با مفاهیمی همچون لبه معاملهگری، چرخش روندها و در نهایت با مفهوم تریگر معامله به طور ضمنی آشنا خواهید شد. این مقاله حاوی نکات اموزشی بسیار زیادی است. با ما همراه باشید.
استراتژی معاملاتی چیست؟
استراتژی معامله یعنی ضوابطی که بر اساس آن یک معالمهگر در یک بازار مالی اقدام به معامله میکند. در واقع استراتژی معامله دلایلی است که معاملهگر بر اساس آن اقدام به خرید و فروش میکند و این دلایل از قبل مشخص شده است. در ادامهی همین مقاله به طور ضمنی با مفهوم استراتژی معامله نیز آشنا خواهید شد ولی برای اطلاعات دقیقتر و مفصلتر میتوانید به مقاله استراتژی معاملاتی چیست مراجعه بفرمایید.
لبه معاملهگری و تریگر معامله
در هر استراتژی معاملاتی یک لبه معاملاتی تعریف شده است. لبه معاملاتی آن جایی است که احتمال موفقیت ما در معامله بیشتر از احتمال شکست ما است. توجه کنید همه چیز در فضای احتمالات است. برای مثال ممکن است یک معاملهگر محدودهی سطوح حمایت استاتیکی یا دینامیکی را برای خودش یک لبه معاملاتی در نظر بگیرد. یعنی تنها زمانی یک سهم را بخرد که قیمت سهم در محدوده حمایتی قرار داشته باشد.
فرض کنیم او یک معاملهگر حرفهای است. آیا یک معاملهگر حرفهای به محض مشاهده این موضوع که سهم در محدوده حمایتی قرار دارد سهم را میخرد؟ قطعا خیر، هر حمایتی ممکن است به راحتی شکسته شود. معمولا معاملهگران یک شرط نهایی برای ورود به معامله دارند که تا زمانی که آن شرط محقق نشوند ماشه را نمیکشند. به آن شرط آخر تریگر معامله میگویند.
مفهوم تریگر معامله در قالب یک مثال

در تصویر بالا نمودار سهم پردیس را در زمان نگارش این مقاله (3 آذر 99) در تایم فریم روزانه مشاهده میکنید. همان طور که مشاهده میکنید این سهم اخیرا روند نزولی کاملا مشخصی داشته است و اخیرا یک حرکت صعودی انجام داده است که ما به آن گام صعودی میگوییم. این گام صعودی میتواند آغاز یک روند صعودی باشد میتواند نباشد.
اگر با مفهوم روندها آشنا نیستید مقاله خطوط روند در تحلیل تکنیکال را مشاهده کنید.
در این برهه از تاریخ بورس فرمت چارت بالا برای بسیاری از سهمها در بازار مشترک است. من اگر بخواهم این سهم را بخرم صبر میکنم تا تکلیف حرکت این گام صعودی کاملا مشخص شود. سه حالت اتفاق دارد رخ دهد:
- یا بدون هیچ اصلاح قیمت حرکت رو به بالای خود را ادامه میدهد،
- یا یک اصلاح ضعیف میکند (منظور از اصلاح حرکتی خلاف جهت حرکت قبلی قیمت است)،
- یا دوباره قیمت کاهش پیدا میکند و به کف قبلی میرسد.
اگر یه ضرب قیمت بدون توقفی بالا رفت که من کاری با این سهم ندارم چون فرصت معاملاتی برای من باتوجه به استراتژی معاملاتی من فراهم نشده است.
اگر قیمت به صورت شدید کاهشی شد و به کف قبلی رسید که خوب احتمالا روند نزولی سهم ادامه دارد و این گام صعودی اخیر فقط یک اصلاح در جهت روند نزولی قبل بوده است. باز هم من کاری به این سهم ندارم!
اما اگر قیمت پس از یک گام صعودی اصلاحی را انجام داد ولی این اصلاح مشخصا ضعیف بود به چه معنی است؟ به این معنی است که فروشندهها مثل سابق قدرت ندارند که این روند نزولی را ادامه دهند. پس این میتواند نشانهی پایان روند نزولی در این سهم باشد. اما من همچنان سهم را نمیخرم! چون ضعیف شدن فروشندهها به معنی قوی شدن خریدارها نیست و ممکن است سهم روند رنج (یا خنثی) را در پیش بگیرد و دچار خواب سرمایه شوم، بنابراین صبر میکنم تا نشانهای از قدرت خریدار ببینم که این نشانه میتواند یک کندل صعودی قوی باشد. یا در یک روز ببینم به لحاظ تابلوخوانی مشخصا قدرت خریدار بیشتر از فروشنده است. در این زمینه مقاله فیلتر بورسی قدرت خریدار به فروشنده را مطالعه کنید.
من بلافاصله با دیدن این کندل صعودی سهم را خریداری میکنم چون به احتمال زیاد این گام صعودی آغاز یک روند صعودی بوده است. حد ضرر در کف همان اصلاح ضعیف قرار میدهم. البته اگر مثل تصویر بالا قیمت با آخرین کف قبلی فاصله زیادی نداشته باشد میتوان حد ضرر را در آن ناحیه قرار داد.
دوباره بیایید یک مروری بر استراتژی معاملاتی خودمان داشته باشیم. دیدن یک گام صعودی به همراه یک اصلاح ضعیف (حداکثر 50 درصد اصلاح گام صعودی) و مشاهده یک کندل قوی یا قدرت خریداران در تابلوی سهم. اینها شرایط ورود به معامله در یک روند نزولی مثل بالا است و این شروط در مجموع برای ما یک لبه معاملاتی را میسازد. آن کندل صعودی به عنوان آخرین شرط معامله دقیقا همان تریگر معامله است.
به تصویر بالا نگاه کنید. تا زمانی که در آن ناحیه ما آن کندل سبز رنگ قوی را مشاهده نکنیم اقدام به خرید نمیکنیم و ماشه را نمیکشیم. توجه کنید باتوجه به استراتژیهای معاملاتی مختلف، تمامی شرایط از جمله شرط تریگر میتواند متفاوت باشد. من در اینجا تنها یک استراتژی شخصی را به عنوان مثال ذکر کردم که نکات آموزشی را بتوانم در خلال آن توضیح دهم.🔶
مثالهایی از تریگرهای معاملاتی
تریگر معامله در استراتژیهای مختلف میتواند هر چیزی باشد، به مثالهای زیر توجه کنید:
- شکست در محدودههای تنش و سطوح حمایتی و مقاومتی
- نشانهای در یک اندیکاتور خاص، مثلا کراس اندیکاتور MACD
- اتفاق افتادن یک الگوی کندلی خاص یا حتی یک کندل صعودی قوی
- ورود پول هوشمند با تعارفی که در بحث تایبوخوانی وجود دارد
- افزایش حجم معاملات نسبت به میانگین مثلا یک ماهه یا روزهای گذشته
- آمدن سهم در لیست نمادهای پر بیننده در سایت TSETMC
- انتشار یک گزارش خاص از سوی شرکت
- و …
توجه کنید هیچ کدام از اتفاقات بالا به تنهایی دلیل یا سیگنال خریدی برای یک معاملهگر نخواهد بود. اینها فقط نقش تریگر یا ماشه معامله را بازی میکنند. البته ممکن است یک معاملهگر مبتدی بدون داشتن استراتژی و لبه معاملاتی مکتوب شده، تنها یک شرط ساده مانند موارد بالا را دلیلی برای معامله خود در نظر بگیرد که این کار نمیتواند در بلند مدت بازدهی مطلوبی داشته باشد.
حتما مطالعه کنید: معامله گری به روش سنتیمنتال